به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) همایش «خویش کاوی ایرانیان در دوران مدرن» با همکاری گروه اخلاق انجمن جامعهشناسی ایران و پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات سهشنبه 31 فروردین در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات برگزار شد. بخش نخست همایش «خویش کاوی ایرانیان در دوران مدرن» را اینجا بخوانید.
بهانه برگزاری این همایش، پنجاهمین سالگرد انتشار کتاب «خلقیات ما ایرانیان» محمدعلی جمال زاده است که نقطه عطفی در مطالعات منش ملّی ایرانیان محسوب میشود. دومین پنل تخصصی همایش «خویشکاوی مدرن ایرانیان» با حضور تقی آزاد ارمکی، محمد حسین مجتهدی و املشی برگزار شد.
تقی آزادارمکی در این نشست با بیان اینکه جمالزاده متعلق به بخش کمی از دنیای مدرن است، گفت: حوادث سالهای اخیر متعارض و متکثر است؛ وقتی درباره خویش کاوی ایرانیان صحبت میکنیم باید ببینیم درباره چه بخشی از دنیای مدرن حرف میزنیم؟ باید ببینیم که برای ما دنیای مدرن سه دهه یا چهار دهه اخیر است یا دوره مدرن از دوره صفویه شروع میشود؟ بنابراین اگر دوره مدرن را از سالهای اخیر در نظر بگیریم باید به نوعی درباره جمالزاده و کتابش داوری کنیم و اگر دوره مدرن را از سالها پیش در نظر بگیریم باید نوع دیگری درباره آن قضاوت کنیم.
وی ادامه داد: جمالزاده بیش از یک قرن اثرگذاری و حیات داشته است. او با حوادثی چون انقلاب مشروطه، حوادث دوره قاجار و انقلاب اسلامی درگیر بوده با وجود این حضور او در سه دهه اخیر کمتر بوده است.
به گفته آزاد ارمکی، بخشی از دنیای مدرنی که جمالزاده درباره آن سخن گفته مورد نقادی و گاهی تمجید عدهای قرار گرفته اما مساله این است که دنیای مدرنی که جمالزاده از آن سخن میگوید بخشی از دنیای مدرن ایرانیان است.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه یکی از بدخوانیهایی که طی سالها در ادبیات اجتماعی ایران اتفاق افتاده در کتاب «خلقیات ما ایرانیان» دیده میشود، افزود: به همان میزان که کتاب «غربزدگی» درباره غرب و رابطهاش با جهان اسلام بدفهمی ایجاد میکند، جمالزاده نیز بدفهمی درباره خلقیات ما ایرانیان ایجاد میکند و ما را به ایرانی بر میگرداند که نگاهی به تحولات اجتماعیاش ندارد و در خلاء است. ایرانی که در این کتاب است ایران تمدنی نیست، ایرانی است که عرصههای اجتماعیاش را به فراموشی میسپارد.
وی تاکید کرد: در این کتاب تصویری که از خلقیات ایرانی ارائه میشود در حاشیه همان نگاهی است که جلال دارد و از تمدن ایرانی ارائه میدهد. این نگاه کمی به تحولات اجتماعی معطوف است. بنابراین این کتاب معنای نسبتاً تهی از جهان ایرانی نشان میدهد و نمیگوید که خلقیات ایرانی دقیقاً چیست؟
به گفته آزاد ارمکی، این کتاب یک تلاش ساده، گزینشی و محدود درباره ادبیات جامعه ایرانی است. در این کتاب همه رویکردها و قضاوتهای موجود درباره جامعه ایران وجود ندارد و گزینشی عمل شده است. این کتاب از خلقیات و فرهنگ ایرانی تهی است.
وی در همین باره توضیح داد: خلقیات و فرهنگ ایرانی باید ما را به ساختارها و حوادث در ایران برساند، به طور مثال سفرنامه شاردن تا حدی دوران صفویه را شرح میدهد اما کتاب جمالزاده شرح معینی به ما نمیدهد و با وجود این منشاء بدخوانی و نوشتنهای بد شده است. شما میبینید کوهن مقالهای مینویسد که بعدها به نگارش کتاب «ساختار انقلابات علمی» منجر میشود و بعد این کتاب تحولات اجتماعی ایجاد میکند. مونتسیکو نیز کتاب دیگری با عنوان «نامههای ایرانی» را مینویسد و حادثههای زیادی را درباره فهم جهانی شدن میآفریند. بنابراین بسیاری از این مقالات چنین سرنوشتی دارند اما مقاله جمالزاده که در نهایت کتاب میشود نمیتواند درباره فهم جامعه ایرانی جهتی ایجاد کند.
آزاد ارمکی با بیان اینکه افرادی نیز که از این کتاب تاثیر گرفتهاند جهان ایرانی را در سطح دیدهاند، افزود: از این کتاب نمیتوان به مشروطه، جا به جایی دولتها و ... رسید در حالی که این کتاب باید ایده و نشانهای از ساختارهای موجود در ایران را به ما بدهد اما این کار را نمیکند. بنابراین اینجا این سوال مطرح میشود که چرا نباید از این کتاب انقلاب مشروطه برداشت شود؟ آیا انقلاب مشروطه هیچ تاثیری در خلقیات ایرانیان نداشته است؟ امروز پس از انقلاب اسلامی هر کتابی را ببینید وجهی از جنگ و انقلاب را در خود دارد.
این استاد دانشگاه تهران در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه این مجموعه حرفهای متناقض و بی معنایی درباره جامعه ایرانی مطرح میکند، افزود: متاسفانه اغتشاشی در منابع ایرانی ایجاده شده که متاسفانه یکی از مراجعش همین کتاب «خلقیات ما ایرانیان» است.
وی با طرح این سوال که چرا جمالزاده در چنین وضعیتی گرفتار میشود، گفت: اگر به آثار اندیشمندان قبل از انقلاب مشروطه توجه کنید میبینید که عموماً راه را عوضی رفتند و کار ناتمام مانده است چون مساله ایران رابطهاش با غرب نبوده که راهش تغییر دین، رفتار با غرب و ... باشد. از تمامی بحثهایی که درباره ایران میشود انقلاب اجتماعی و زندگی اجتماعی در میآید بنابراین سوال در این باره غلط است پس پاسخهای غلط تکراری هم به آن داده میشود و ما را دچار یاس و بدفهمی درباره خودمان میکند.
وی ادامه داد: اگر فوکو درباره انقلاب اسلامی کار نمیکرد محققان ما روی انقلاب کار نمیکردند، اگر ادوارد براون درباره مشروطه کتابی نمینوشت امثال کسروی دنبال این کار نمیرفتند. بنابراین به این دلیل که سوالهای غلط درباره جامعه ایران مطرح شده است و آدمهای ناوارد و کم دانش وارد این حوزه شدهاند ما انباشتی از اطلاعات غلط داریم.
آزاد ارمکی تاکید کرد: کتاب «خلقیات ما ایرانیان» غلط و کتاب «غربزدگی» از آن هم غلطتر است. این آثار ما را به اینجا میرساند که در ایران چیزی جز استبداد نبوده و سرنوشت ما هم پذیرش استبداد است در حالی که در ایران حرکتهای اجتماعی زیادی وجود داشته است.
وی تاکید کرد: تاکنون دانش و آگاهی درباره خلقیات ایرانی ارائه نشده و برای مناسبات اجتماعی دادههای کافی نداریم.
وجود روح زمانه در کتاب «خلقیات ما ایرانیان»
حسین مجتهدی، روانشناس در بخش دیگری از این نشست با اشاره به اهمیت کتاب «خلقیات ما ایرانیان» گفت: جمالزاده برای تالیف این کتاب همه منابع داخلی و خارجی را دیده است و البته نکات مثبتی هم در این اثر وجود دارد. باید در نظر داشت که روح زمانه در این کتاب وجود داشته است. جمالزاده میگوید ما علل عقب ماندگی را تنها مسایل بیرونی میدانیم در حالی که ما باید خودمان را ببینیم.
وی ادامه داد: با وجود این، این اثر کاستیهایی داشته است؛ به طور مثال در کتابی که درباره خلقیات سخن گفته باید از علم روانشناسی استفاده میکرده است.
مجتهدی گفت: در این کتاب مفاهیم به صورت علمی تعریف نشده است مثلا واژه خُلق بنا به آنچه در علم روانشناسی وجود دارد تعریف نشده است. از سوی دیگر در این کتاب اشکالاتی در متدولوژی تحقیق دیده میشود.