Quantcast
Channel: خبرگزاری کتاب ايران (IBNA) - پربيننده ترين عناوين دین و اندیشه :: نسخه کامل
Viewing all articles
Browse latest Browse all 14527

کتابی که از ضرورت تاسیس انجمن بلدیه در ایران می‌گوید

$
0
0
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، کتاب «مدیریت شهری نوین در ایران» تجربه انجمن‌های بلدی در دوره مشروطیت تالیف دکتر محمد بیطرفان به بررسی ضرورت تاسیس انجمن بلدیه و موانع پایداری آن بر اساس اطلاعات موجود از تهران، اصفهان، انزلی، مشهد، رشت، تبریز پرداخته است. کتاب در 10 فصل تنظیم شده که سرفصل‌های آن عبارتند از «تاریخچه مناصب شهری در ایران»، «درآمدی بر قانون بلدیه»، «انجمن بلدیه تهران»، «انجمن بلدیه اصفهان»، «انجمن بلدیه انزلی»، «انجمن بلدیه مشهد»، «انجمن بلدیه رشت»، «انجمن بلدیه قزوین»، «انجمن بلدیه تبریز» و «موانع تاریخی رشد مدیریت شهری در دوره مشروطیت»   شکل‌گیری ابتدایی‌ترین نوع جامعه مدنی در ایران مولف در سطوری از «مقدمه» با اشاره به مشارکت مردم در تحولات شهری می‌نویسد: «انقلاب مشروطیت ایران همانند انقلاب‌های بزرگ دیگر زمینه ایجاد مجموعه بزرگی از محافل، کانون‌ها و انجمن‌های آزاد و رسمی را به‌وجود آورد. این نهادها و ارگان‌های دمکراتیک به‌دنبال مبارزه با خودکامگی و گسترش مشارکت شهروندان در سامان زندگی سیاسی و اجتماعی بودند. در این میان قانون بلدیه به‌عنوان نهادی مدنی برای آسایش عمومی و ملموس ساختن دموکراسی و مشارکت عمومی در ذهنیت عامه مردم، در صحن مجلس مطرح و پس از جلسات متعدد تنقیح و تصویب شد. بنابراین نتیجه مهم انقلاب مشروطیت در ایران، شکل‌گیری ابتدائی‌ترین نوع جامعه مدنی بود. در این جامعه مردم به وسیله مشارکت عمومی سرنوشت خویش را رقم می‌زدند و به صورت غیرمستقیم در تحولات شهری دخیل بودند.» (ص7)   فصل نخست «تاریخچه مناصب شهری در ایران» نام دارد که در  رابطه با الگوگیری انجمن بلدیه آمده است: «نخستین قانونی که در زمینه امور شهری و شهرداری نگاشته شد، دستورالعمل‌ بلدیه و نظمیه به قلم کنت دمنت‌فرت بود. این دستورالعمل‌ در سال 1296 ق به تأیید کامران میرزا نایب‌السلطنه و به توشیح ناصر‌الدین شاه رسید. به نظر می‌رسد مفادی از این دستورالعمل بعدها در نگارش نظامنامه انجمن بلدی مورد استفاده قرار گرفته باشد.» (ص20)   در همین قسمت درباره ترجیح منافع فردی بر عمومی در گسترش شهر می‌خوانیم: «با عزل کنت دمنت فرت در روز یکشنبه 13 محرم 1302، میرزا عباس‌خان مهندس‌باشی که تحصیلکرده علوم سیاسی در پاریس بود، به سمت احتسابیه رسید. مجدالاسلام کرمانی درباره هدف وی چنین نوشته است: «می‌خواست خیابان‌های تهران را مانند پاریس بسازد، ولی مردمان طماع که می‌خواستند از عرض و طول خیابان‌ها بدزدند و برای خودشان دکان و مستغل بسازند مانع از انجام خیالش شدند.»(ص21)   نمایندگان دارالشورای خواهان نفوذ مردم در امور شهری «درآمدی بر قانون بلدیه» در فصل دوم جای گرفته که با اشاره به سپردن امور شهر به مردم آمده است: «با واردشدن ایران به فهرست کشورهای دارای حکومت قانون، یکی از مهم‌ترین برنامه‌هایی که می‌توانست مشارکت مردم در امور شهری را تضمین و آنان را با رسم و رسوم مشروطه‌گری آشنا سازد، بی‌گمان سپردن امور محلی به خود مردم بود؛ چنانکه نمایندگان ملت هم در دارالشورای ملی به این مهم رسیده بودند و خواهان نفوذ و گسترش قدرت مردم در امور شهری بودند. از همین رو به گردآوری و تصویب قانون بلدیه پرداختند؛ زیرا تصور می‌کردند «با تشکیل انجمن‌های بلدی از نمایندگان مردم، قدرت مشروطیت در شهرستان‌ها» رو به فزونی خواهد رفت.» (ص27)   فصل سوم به شرح «انجمن بلدیه تهران» اختصاص دارد. در این میان مشخصاتی را برای اعضای بلدیه اعلام می‌کند که امروز نیز همان مشخصات مدنظر است. درباره هشدار جراید به پارتی‌بازی در بلدیه می‌خوانیم: «بعد از تصویب و توشیح قانون بلدی، انتخاب اعضای کارآمد از مهم‌ترین ارکان تشکیل یک بلدیه کارا بود. برخی جراید این مهم را درک کرده و هشدارهای لازم را به مردم دادند. روزنامه حبل‌المتین در آستانه انتخابات انجمن بلدی تهران اعلام کرد که اعضای انجمن باید «معمار، مهندس، طبیب و خارجه دیده و از اشخاص با تجربه، کارکرده و درستکار باشند» و از خصوصیات شخصی باید دارای «علم، اطلاع‌، درستکاری،آگاهی از وضع ممالک متمدنه‌ بینائی در کارهای بلدی تجربه و کارآموزدگی» باشند. در زمینه پارتی‌بازی هم هشدار دارد که «هموطنان محترم باید این خیال را از سر بیرون کنند که من پسر عمو یا رفیقم را معین می‌کنم تا فلان مقصود مرا انجام دهد»؛ روزنامه حبل‌المتین اعتقاد داشت می‌بایست ایده اصلی بر این مبنا استوار باشد که کسی انتخاب شود که از وی خدمتی حاصل آید.»(ص41)   در همین مجال شرایط انجمن بلدیه در برابر حکومت آمده است: «حکومت تهران نسبت به عملکرد انجمن بلدیه حساس بود، زیرا انجمن بسیاری از مداخل حکومت را برای مصارف بلدی از حکومت سلب کرده بود؛ از اجحافات حکومت و ایادی آن جلوگیری کرده و از همه مهم‌تر مشارکت مردم در امور شهری، عادت و علاقه آنان را به استبدادگری را برهم زده بود. مقاومت حکومت تهران در برابر خواست‌های انجمن بلدیه، آنان را به واکنش واداشت. در این میان سخت‌گیری‌های نایب هادی‌خان و برخورد نامناسبش با نهاد قانونی بلدیه، فرصت مناسبی به اعضای انجمن داد، تا اعتراض خود را مطرح کند.»(ص56)   شائبه دست داشتن انجمن انزلی در به آتش کشیدن عمارت «انجمن بلدیه اصفهان» در فصل چهارم به مرور یکی از قوی‌ترین نهادهای شهری می‌پردازد. مولف در وصف قدرت این انجمن می‌نویسد: «برخورد بلدیه با نهاد حکومت بخش مالی شهر و عوارضات انجمن را هم در بر می‌گرفت؛ تا جایی که خود انجمن به‌صورت مختار به دریافت عوارض شهری اقدام می‌کرد. اعتراض میرزا اسدالله‌خان وزیر حاکم به انجمن ولایتی درباره اینکه قریب به هزار تومان برای قراسوران می‌خواهد وصول کند اما مردم مالیات نمی‌دهند، از همین منظر بود؛ زیرا پس از تحقیقات مشخص شد که انجمن بلدی با توجه به فصل چهارم ماده 94 نظامنامه مالیات عوارض شهری را حق خود دانسته است و آن را وصول می‌کرد. در این زمینه با اصحاب اصناف دستور داد شده بود مالیات را فقط به انجمن مذکور بپردازند؛ به‌طوری که تحصیلدار حکومت نیز وقتی نزد روسای اصناف رفت تا به مطالبه حقوق قانونی بپردازد، با تعجب رئیس اصناف مواجه شد که گفت: «پس اینا کو جا شاه‌عباس نشسته‌ان چی چی میگوئن؟»(ص115)   فصل پنجم «انجمن بلدیه انزلی» را شرح می‌دهد. در این مجال در اشاره به اختلافات انجمن رشت و انزلی آمده است: «از محتوای حبل‌المتین بر می‌آید که انجمن بلدی رشت و انزلی در رفتارهای خود هیچ‌گونه ملاحظه نظامنامه را نمی‌کردند. به عنوان مثال شائبه دست داشتن انجمن بلدی انزلی در به آتش کشیدن عمارت باغ عمیدهمایون، باعث شد انجمن بلدی رشت نایب‌رئیس و منشی خود را برای تفتیش روانه انزلی کنند. اما چرا از انجمن بلدی رشت برای این مساله آمدند خود سوالی دیگر است؛ زیرا بنابر نظامنامه بلدی انجمن هر شهری مخصوص بدان شهر است و مطلقا در مسائلی که خارج از شهر اتفاق می‌آفتد از لحاظ قانونی مسئولیتی ندارد مگر در برخی موارد در زمینه کمبود ارزاق، احتکار و... سرانجام این تفتیش غیرقانونی، درگیری و جر و بحث بین دو انجمن را دامن زد.»(ص123)   «انجمن بلدیه مشهد» در فصل ششم گنجانده شده است. در این شهر جراید نیز نقش پویایی دارند که در همین رابطه می‌خوانیم: «خبرنگار روزنامه خورشید به علت تغییر تاریخ انتخابات از 10 ذی‌الحجه به 19 ذی‌الحجه طی مصاحبه‌ای با متین‌السلطنه جویایی این مهم شد. اصلی‌ترین سوالی که خبرنگار پرسید این بود که آیا با توجه به فضای موجود و تغییر زمان، انتخابات برگزار می‌شود؟ متین‌السلطنه در جواب این سوال به برخی مشکلاتی که از جانب مستبدان و روحانیون پیش آمده بود در لفافه اشاره کرد و در جواب صادق تبریزی که «چشم‌وگوش‌ اهالی» را در زمینه بلدی باز شده می‌دانست گفت: «این بنده نیز در همین اشتباه بوده‌‌ام و اکنون عرض می‌کنم آنچه حسا مشاهده کردم عموم اهالی از خود رای ندارند، بلکه تبعیت از آراء چند نفر می‌کنند.»(ص133)   طرح شکوائیه از عدم توجه بلدیه به امور شهری فصل هفتم «انجمن بلدیه رشت» است که نویسنده در سطوری از آن درباره وضعیت خیابان‌های شهر رشت آورده است: «یکی از نکات مهم نخستین انتخابات شهری در ایران، اعتراض‌های مردمی بوده است. این جریان در شهرهای تهران، انزلی، اصفهان از درصد بالاتری برخوردار بوده است. شهر رشت نیز این قاعده خارج نبوده؛ به عنوان مثال یکی از اهالی رشت به خاطر جو سیاسی شهر و عدم توجه به امور شهری طرح شکوائیه را در صبح صادق منتشر کرد. وی بیان کرد که با وجود گذشت 2 سال از عمر مشروطه انجمن‌های شهر فعال هستند و هر روز چندین اعلانیه به در و دیوار چسبانیده می‌شود که فلان مبحث در فلان گفتگو می‌شود، اما تا به حال کسی از مردم و انجمن‌ها از خود نپرسیده‌اند چرا با اینکه 2 سال از مشروطه گذشته است هنوز کوچه‌ها و خیابان‌ها کثیف است و یا اینکه پول کلان مالیات نواقل صرف چه چیزی می‌شود.»(ص141)   «انجمن بلدیه قزوین» در فصل هشتم قرار گرفته که درباره اهمیت این شهر می‌خوانیم: «شهر قزوین از دیرباز به‌عنوان یکی از شهرهای مهم ایران از لحاظ سیاسی، اقتصادی و فرهنگی شناخته شده است. در انقلاب مشروطیت هم با معرفی کسانی چون علی‌اکبر دهخدا و میرزاحسن رئیس المجاهدین نقش اساسی در حمایت از مجلس شورای ملی داشته است. در این میان اطلاعات ما از نهادهای مدنی که در این شهر تأسیس شدند بسیار اندک و در گاهی موارد همراه با حدس و گمان است.»(ص145)   تحریک اقشار مختلف اجتماعی علیه انجمن بلدیه عنوان فصل نهم «انجمن بلدیه تبریز» است که در رابطه با فواید این انجمن آمده است: «بنابراین مهم‌ترین کاری که انجمن‌های تبریز یا تکیه بر انجمن بلدیه می‌توانستند انجام دهند اصلاحات شهری بود. در این راستا انجمن ایالتی از انجمن بلدی درخواست کرد نواحی «اسواق و بازار» را اندکی ترمیم کنید تا حداقل شکل رسمی بگیرد و قابل سکنی شود تا کم‌کم خود مردم برای درست کردن حجره و دکان خود برآیند. قاسم‌خان امیرتومان، رئیس بلدیه بنابر درخواست انجمن ایالتی و وظایف بلدی با «یک چابکی بآباد گردانیدن اینها پرداخت و سنگرها که در میان شهر می‌بود همه را برداشت. بازارها را در اندک زمانی بحال پیش آورد.»(ص159)   فصل دهم به «موانع تاریخی رشد مدیریت شهری در دوره مشروطیت» پرداخته شده که مولف در بخشی از این موانع آورده است:«بخش مهمی از معضلات انجمن‌های بلدی به‌دلیل فعالیت‌های دیوانسالاران و حاکمان قبل از دوره مشروطه بود. از برخی اعضای دربار گرفته تا حکام ایالات و ولایات تلاش‌های فراوانی کردند تا انجمن در کارهای خود موفق نشود، اینان چیزی به نام انجمن بلدی را برنمی‌تابیدند؛ ناامنی ایجاد می‌کردند و برخی از متحدین خویش را در بین اقشار مختلف اجتماعی علیه انجمن تحریک می‌کردند و از این بالاتر تلاش‌ می‌کردند با بر هم زدن تعادل بازار ارزاق و از جمله احتکار، مصوبات اداره بلدی را با بحران مواجه سازند.»(ص173) کتاب «مدیریت شهری نوین در ایران» تجربه انجمن‌های بلدی در دوره مشروطیت تالیف دکتر محمد بیطرفان در 199 صفحه، شمارگان یک‌هزار نسخه و به بهای 25 هزار تومان از سوی نشر تاریخ ایران منتشر شده است.

Viewing all articles
Browse latest Browse all 14527

Trending Articles



<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>